تحولات منطقه

نظامیان رژیم اشغالگر قدس در روزهای گذشته بار دیگر با خودروهای زرهی و تک‌تیراندازها وارد اردوگاه «جنین» در شمال کرانه باختری شدند و در درگیری با جوانان فلسطینی چهار تن از آن‌ها را به شهادت رساندند.

حفظ منافع ملی با حذف رژیم صهیونیستی/ چرا دفاع از فلسطین باید جزو سیاست‌های اصلی ایران باشد؟
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، ایران سال‌هاست که از فلسطین حمایت می‌کند و در رأس بسیاری از اخبار داخلی، بحث مبارزه با اسرائیل و حمایت از فلسطین حضور دارد. برخی می‌گویند دفاع از فلسطین در راستای منافع ملی ما نیست.

با نگاهی به دو اصل ۱۵۲ و ۱۵۴ قانون اساسی، باید گفت سیاست‏ خارجی‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ بر نفی‏ هر گونه‏ سلطه‌جویی‏ و سلطه‌پذیری و دفاع‏ از حقوق‏ همه‏ مسلمانان‏ استوار است و از مبارزه‏ حق‏‌طلبانه‏ مستضعفان‏ در برابر مستکبران‏ در هر نقطه‏ از جهان‏ حمایت‏ می‌کند.

این اصول را می‌توان راهبرد کلان سیاست خارجی کشورمان دانست. در بطن این دو اصل، دفاع از حقوق مردم مستضعف فلسطین -که نزدیک به ۸۰سال است تحت سلطه رژیم صهیونیستی قرار دارند- نهفته است و در همین مسیر است که سیاست خارجی کشورمان حمایت از آرمان آزادی فلسطین را دنبال می‌کند. از ریشه‌های دینی و انسانی دفاع از مظلوم که بگذریم باید گفت دفاع از منافع در دوردست‌ها نیز هدفی معقول است. اینکه ایران در پایگاه‌هایی دورتر از سرزمین‌های خود با دشمن حربی خود بجنگد در راستای منافع ملی ماست، ایران فراتر از مرزهای خود با اسرائیلی بجنگد که همیشه در حال تهدید جمهوری اسلامی است و از همه اغتشاش‌ها و براندازی‌ها حمایت می‌کند. 

خطر اسرائیل برای ایران بسیار جدی است و آن هم به دلیل تلاش اسرائیل برای سرنگون کردن ایران و کشورهای مستقل منطقه است. ترورها و جنایت‌های نظامی اسرائیل در خاک ایران و تهدیدهای مکرر هسته‌ای جزء ناچیزی از جنایت‌های اسرائیل است و عقلانی این است که با این تروریسم با ریشه‌های نژادپرستانه مقابله کرد: «صهیونیست‌ها، فلسطین غصب‌شده را از روز اول به یک پایگاه تروریسم تبدیل کرده‌اند. اسرائیل نه یک کشور که یک پادگان تروریستی علیه ملت فلسطین و دیگر ملت‌های مسلمان است. مبارزه با این رژیم سفاک، مبارزه با ظلم و مبارزه با تروریسم است» (رهبر معظم انقلاب در سخنرانی روز مبعث). 

هر کشوری می‌تواند منافع خاصی را برای خود ترسیم و از آن دفاع کند. اینکه منافع ملی کشورها را مجموعه‌ای از عوامل تشکیل می‌دهند حرف دقیقی است. می‌توان قدرت، بقا و خودیاری (از ارکان نظریات واقع‌گرایی) را با اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در راستای حفظ بقا و استقلال کشور تطبیق داد چنانچه دکتر حاجی یوسفی در مقاله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نسبت به اسرائیل می‌نویسد: گفتمان انقلاب اسلامی با ضدیت با آمریکا و رژیم صهیونیستی شکل گرفت. به همین دلیل تضاد با آن‌ها جزو هویت جمهوری اسلامی ایران قلمداد شد. بر این اساس بقا و تداوم حیات جمهوری اسلامی در ضدیت با رژیم غاصب صهیونیستی قرار گرفت و منازعه با اسرائیل از جنبه هویتی برخوردار شد». 

رهبر معظم انقلاب ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ نیز فرمودند: «ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ بعد از این هم هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش می‌کنیم و هیچ ابایی هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است».

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت مواضع جمهوری اسلامی در مقابله با نظام سلطه و حمایت از ملت‌های مظلوم در برابر اشغالگران دو روی یک سکه است و طبیعی است از طریق نیروهای نیابتی خود با تهدید اصلی کشور منازعه کند، به تقویت همپیمانان فلسطینی خود بپردازد و از آنان حمایت‌های مالی، لجستیکی و مستشاری کند. در واقع ایران، این هزینه‌ها را انجام می‌دهد تا با آن بتواند موازنه قدرت و امنیت را در منطقه به نفع خود تغییر دهد و این درست در راستای منافع ملیمان است. این نوع حمایت نسبت به گروه‌های همسو، صرفاً از سوی ایران انجام نمی‌شود «براساس پیمان صلح کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل در سال ۱۹۷۹، دولت آمریکا متعهد شد سالانه ۱/۵ میلیارد دلار کمک مالی به مصر ارائه دهد».

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.